۱۴۰۲ آبان ۱۰, چهارشنبه

ائیلم ( فعل ) د

  ائیلم: فعل 
د

دادیخماق: مزه اش عوض شدن، بدمزه شدن ( بر اثر کهنگی)
دادینا باخماق: مزۀ چیزی را چشیدن
داداندیرماق: عادت دادن، چشته خور کردن
دادانماق: عادت کردن
دارا چکمک: به دار آویختن
داردا قالماق: در سختی گیر کردن
داراماق: شانه کردن
دارانماق: شانه شدن
دارتماق: آرد کردن، سائیدن
دارتیلماق: آسیاب شدن، با ضربه کشیده شدن
داریخماق: دلتنگ شدن
داریشماق: جمع شدن، متراکم شدن
داش داشیماق: سنگ حمل کردن، کار سخت انجام دادن
داش کسمک: سنگ بری کردن
داشینماق: اسباب کشی کردن
داشیماق: حمل کردن، بردن
داشیرتماق: لبریز کردن
دالغین اولماق: در فکر فرو رفتن

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

جملۀ پرسشی تاکیدی

  جمله پرسشی تاکیدی جمله پرسشی تاکیدی یک نوع جمله سوالی است که در حقیقت پرسشی در آن مطرح نیست. بلکه شکل پرسش ، نکته ای را که در جمله است ت...