نا در اول واژه پیشوند نفی و انکاراست .
نا امید: مایوس
نا اهل: نالایق ، ناشایست ، به کسی می گوئیم که نانجیبی می کند و با اطرافیان سر سازگاری ندارد.
ناباب: غیر مرسوم ، به رفتاری می گوئیم که در بین جامعه ای یا فامیلی ضد ارزش است .
ناپاک: چیز یا کسی که پاک نیست .
ناتاراز : لجوج
ناتامام : ناتمام ، نیمه کاره
ناجینس : بد جنس
ناحاق: ناحق
ناخلف : فرزند نا اهل
ناخوش: بیمار ، کسی که حالش خوش نیست
نادان: احمق ، کسی که نمی داند .
نادینج: آدم ناراحت و شلوغ
ناراضی: کسی که راضی نیست ، ناخشنود
نادرست: دغل
نااستوار : سست
نابسامان: بی نظم و ترتیب
نابلد : کسی که راه را نمی داند .
ناپایدار: چیزی که قابل اعتماد نیست .
ناپرهیزگار : بی تقوی
ناپسند : ناخوشایند
*