آزردن
بن ماضی: آزرد
بن مضارع: آزار
اسم مصدر: آزارش
حاصل مصدر: آزردگی
صفت فاعلی: آزارنده
صفت مفعولی: آزرده
صفت لیاقت: آزردنی
صفت مرکّب: آزارمند
اسم: آزار
نوع: متعدّی، خاص
پسوند - مانند: دل آزار، مردم آزار
زمان حال: می آزارم - می آزاری - می آزارد - می آزاریم - می آزارید - می آزارند
ماضی ساده : آزردم - آزردی - آزرد - آزردیم - آزردید - آزردند
ماضی نقلی: آزرده ام - آزرده ای - آزرده است - آزرده ایم - آزرده اید - آزرده اند
ماضی بعید: آزرده بودم - آزرده بودی - آزرده بود - آزرده بودیم - آزرده بودید - آزرده بودند
ماضی ابعد: آزرده بوده ام - آزرده بوده ای - آزرده بوده است - آزرده بوده ایم - آزرده بوده اید - آزرده بوده اند
مضارع ساده: آزارم - آزاری - آزارد - آزاریم - آزارید - آزارند
مستقبل ( آینده ): خواهم آزرد - خواهی آزرد - خواهد آزرد - خواهیم آزرد - خواهید آزرد - خواهند آزرد
امر: بیازار
نهی: میازار
*
بن مضارع: آزار
اسم مصدر: آزارش
حاصل مصدر: آزردگی
صفت فاعلی: آزارنده
صفت مفعولی: آزرده
صفت لیاقت: آزردنی
صفت مرکّب: آزارمند
اسم: آزار
نوع: متعدّی، خاص
پسوند - مانند: دل آزار، مردم آزار
زمان حال: می آزارم - می آزاری - می آزارد - می آزاریم - می آزارید - می آزارند
ماضی ساده : آزردم - آزردی - آزرد - آزردیم - آزردید - آزردند
ماضی نقلی: آزرده ام - آزرده ای - آزرده است - آزرده ایم - آزرده اید - آزرده اند
ماضی بعید: آزرده بودم - آزرده بودی - آزرده بود - آزرده بودیم - آزرده بودید - آزرده بودند
ماضی ابعد: آزرده بوده ام - آزرده بوده ای - آزرده بوده است - آزرده بوده ایم - آزرده بوده اید - آزرده بوده اند
مضارع ساده: آزارم - آزاری - آزارد - آزاریم - آزارید - آزارند
مستقبل ( آینده ): خواهم آزرد - خواهی آزرد - خواهد آزرد - خواهیم آزرد - خواهید آزرد - خواهند آزرد
امر: بیازار
نهی: میازار
*
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر